چه نیروی شگفتی در این اتم خویشتن خویش ما وجود دارد!
اما این نیرو بدون شدت و حدت ارادهای آشکار، شناختنی نیست.
حتما صخرهها را دیدهای،
آنها را حتی سخت ترین قلم ها نیز نمی توانند بشکنند،
با وجود این، جوانه بوته یا علفی
به نرمی از میان ترکها و شکافها می گذرد و به راحتی بیرون می آید!
وقتی خردترین دانه از عزمی جزم سرشار می شود
تا راه خود را باز کند و به آفتاب برسد،
حتی سخت رین صخرهها نیز راه باز میکنند.
آنگاه دانهای خرد، بر صخرههای عظیم پیروز میشود!
دانه ظریف سخت ترین صخرهها را میشکافد!
چرا؟ زیرا مهم نیست که صخره چقدر قوی و مستحکم است،
صخره مرده است، و چون مرده است، ارادهای ندارد.
دانه، ظریف است،
ضعیف است،
اما زنده است!
به یاد داشته باش، جایی که اراده هست، زندگی نیز هست
و جایی که اراده نیست، زندگی نیز نیست.
اراده دانه، قدرت او می شود.
و با این قدرت است که
ریشههای کوچک این دانه جوانه می زند
به داخل صخره فرو میرود و خود را میگسترد،
تا سرانجام روزی صخره را میشکند.
زندگی همواره بر مرگ پیروز میشود.
نیروی زندگی در درون ما، هرگز از موانع مرده بیرون از ما
شکست نخورده است – و هرگز شکست نخواهد خورد.
سلام
چیزی که ما از روی جهل ناچیز می پنداریم!
زنده بودن
یاد کلمه حی افتادم
مجلسی بودم یکی پرسید
سنی ها هم به زنده بودن امام زمان اعتقاد دارن
جواب اومد:
اگه مدینه مشرف شده باشید
دور دیوار که اسم ائمه رو نوشتن
تو یک ترکیب اسم حضرت محمد و حضرت مهدی
ح محمد و ی مهدی رو جوری ترکیب کردن
که کلمه حی را نشان می دهد
الان که دارم فکر می کنم
می بینم
زنده بودن با اراده می تونه رابطه معنا داری داشته باشه
سپاس
من هنوز مسحور این حی ام
اول دفتر به نام ایزد دانا
صانع پروردگار حی توانا
(سعدی)
آخی چقدر خوشگل بود:)....کلی دوسش داشتم
:)