حقیقت نه با شنا کردن٬

بلکه با غرق شدن کشف می­شود.

شنا کردن حادثه­ای است که در سطح اتفاق می­افتد،

غرق شدن تو را به اعماق بی­انتها می­برد.

 

 

جستجو در پی حقیقت مصیبت بار است.

این جستجو حاصلی جز بی­معنایی نداشته است.

رسیدن به اینکه معنایی وجود ندارد –

رسیدن به معنای حقیقی است،

 

چرا خود را درباره فهمیدن به زحمت می­اندازی؟

نگاه کن، آیا واقعیت پیش­رو  به اندازه کافی روشن نیست؟

همه چیزها گشوده­اند!

همه چیزها روشن و آشکاراند!

اما انسان آن­قدر گرفتار فهمیدن شده است که کسی باقی نمانده تا ببیند،

چه چیزی روشن، چه چیزی بدیهی، برهنه و آشکار است.

 

سردرگمی همان تلاش برای فهمیدن است.

جهل همان تلاش برای دانستن است.

اگر تلاش و تقلا نکنی تا بفهمی یا بدانی،

هیچ جیز خود را از تو پنهان نخواهد کرد!

آنگاه حقیقت فرا روی تو خواهد بود. برهنه و شفاف.

 

نظرات 1 + ارسال نظر
ریحانه چهارشنبه 2 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 11:29 ب.ظ http://blue-stars.blogsky.com

سلام
به قول یه نفر حقیقت اینقدر که در انتشار پیداست در تمرکز پیدا نمیشه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد