-
معمولا میگن؟؟؟؟؟
دوشنبه 19 آبانماه سال 1382 14:44
میگن سفید مثل ؟؟؟؟ - برف میگن آبی مثل ؟؟؟؟ - آسمان میگن گِرد مثل ؟؟؟؟ - گردو میگن پایِ ؟؟؟؟ - پیاده میگن زردِ ؟؟؟؟؟ - قناری میگن رنگین کمونِ ؟؟؟ - هفت رنگ میگن دریایِ ؟؟؟ - بی کران میگن گاوِ ؟؟؟ - پیشونی سفید میگن از نظرِ ؟؟؟؟ - اخلاقی میگن بنایِ ؟؟؟ - تاریخی میگن رامسسِ ؟؟؟ - دوم (کمی تخصصی) میگن رستمِ ؟؟؟ - زال میگن...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 16 آبانماه سال 1382 16:26
A woman awakes during the night to find that her husband was not in bed. She puts on her robe and goes downstairs to look for him. She finds him sitting at the kitchen table with a cup of coffee in front of him. He appears to be in deep thought, just staring at the wall. She watches as he wipes a tear from his eye and...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 14 آبانماه سال 1382 23:49
الهی به من آرامشی عطا کن که چیزهایی را که نمی توانم تغییر دهم بپذیرم... الهی به من شجاعتی عطا کن که کارهایی که می توانم٬ تغییر دهم... الهی به من درایتی عطا کن که فرق این دو را بفهمم... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به یکی میگن با ماتیز جمله بساز... فکر میکنه میگه...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 12 آبانماه سال 1382 23:51
دزدیده چون جان می روی اندر میان جان من سرو خـرامان منی ٬ ای رونـق بستان من چون میروی بی من مرو٬ ای جان جان بی تن مرو وز چشم من بیرون مشو ٬ ای شعله تابان من هفت آسمان را بر درم وز هفت دریا بگذرم چون دلبـرانه بـنگری در جـان سرگردان من تا آمدی اندر برم شد کفر و ایمان چاکرم ای دیـدن تو دیـن من وی روی تـو ایمان من بی پا و...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 10 آبانماه سال 1382 20:41
آقا نمیدونین چه کیفی داره که آدم با پدر ادبیات فارسی کلاس داشته باشه!!!! کارگاه ساختمان هواپیما رو با کسی بگذرونی که هیـــــــــــــــــچی از حرف زدنش نفهمی!!!! از فعل «انجام دادن» به جای رِنج وسیعی از فعلها استفاده کنه و به جای کلمات باقیمانده از «چی؟» استفاده کنه... اون وسط هم البته خوب کلمات و اصطلاحات انگلیسی...
-
راه های ترویج سادیسم (قسمت دوم)
چهارشنبه 7 آبانماه سال 1382 14:46
راه ۲۱: مرتب اشتباهات لغوی و گرامری دیگران هنگام صحبت رو گوشزد کنین و بخندین! راه ۲۲: وقتی دوستتون موهای سرش رو کوتاه می کنه بهش بگین که موی بلند بیشتر بهش میاد! راه ۲۳: بچه جیغ جیغوی خودتون رو به سینما ببرین! راه ۲۴: کلید آپارتمان طبقه ۱۳ تون رو توی ماشین جا بذارین و وقتی به در آپارتمان رسیدین یادتون بیاد! ﴿این راه...
-
راههای ترویج سادیسم ( قسمت اول)
سهشنبه 6 آبانماه سال 1382 09:48
راه ۱: روزهای تعطیل مثل بقیه روزها ساعتتون رو کوک کنین تا همه از خواب بپرن! ﴿این روش برای افرادی که غیر از سادیسم ، رگه هایی از مازوخیسم هم دارن پیشنهاد میشه!﴾ راه ۲: سر چهارراه وقتی چراغ سبز شد دستتون رو روی بوق بذارین تا جلویی ها زودتر راه بیفتن! راه ۳: وقتی از کسی آدرسی رو میپرسین بلافاصله بعد از جواب دادنش جلوی...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 5 آبانماه سال 1382 09:06
مناجات اول ای همه هستی ز تو پیدا شده خاک ضعیف از تو توانا شده زیر نشین علمت کاینات ما به تو قاءم، چو تو قاءم به ذات هستی تو صورت پیوند نی تو به کس و کس به تو مانند نی آن چه تغیر نپذیرد تویی وان که نمرده است و نمیرد تویی ما همه فانی و بقا بس تراست ملک تعالی و تقدس تراست خاک به فرمان تو دارد سکون قبهء خضرا تو کنی بی...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 3 آبانماه سال 1382 21:17
من امروز حداقل ۱۵ ساعت تو ترافیک بودم از خونه به دانشگاه و بالعکس.... جاتون خالی که خیلی خوش گذشت... فقط می خوام به طور مختصر کمی از قانون مسافر کشی ( نخشوزن مسافر کش خطی بگم)... طبق قانون رسمی مسافر کشهای خطی٬ استفاده از پدال ترمز تا جایی که منجر به مرگ حتمی نشه٬ اجباری نیست... و بین پدالهای موجود٬ گاز حرف اول و آخر...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 2 آبانماه سال 1382 13:56
بایزید گفت: سی سال بود تا من گفتم: چنین کن و چنان ده. چون به قدم اول معرفت رسیدم٬ گفتم: الهی تو مرا باش و هر چه خواهی کن.
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 28 مهرماه سال 1382 23:43
من به طرز کاملا یهویی دارم میرم ددر... به عنوان همراه و راهنما و مترجم یه توریست (البته حالا به توریست بسنده می کنیم)... باشد که مقبول افتد... یه سوال هم می کنم که به جز سینا بهش هر کی تونست جواب بده٬ شاه فرنگه! اون چیه که راه راه قرمز و سیاهه؟؟؟؟؟؟ به بهترین جوابها به قید قرعه جوایزی باور نکردنی داده میشه... کسی سر...
-
از پیتزا بدتر بودن!!!
شنبه 26 مهرماه سال 1382 20:41
سلام سلام... من اصلا قصد نداشتم این موضوع رو به اینجا بکشونم... ولی از اونجایی که آقایون خانوما اینکاره نشون دادن٬ باید خدمتتون عرض کنم که استقلال برد... هر کی هم میتونه انکار کنه... بقیشم بدون شرحه... این از اولندش.... از دومندش می خوام در مورد علم ریاضی صحبت کنم... علمی که به غایت شیرینه... منتها از بس که این علم...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 25 مهرماه سال 1382 11:49
« ...عشق مثل یک ماده مخدر است... در آغاز احساس مطبوعی تولید می کند... احساس تسلیم کامل... روز بعد باز هم این احساس را می خواهی... بیشتر هم می خواهی... هنوز معتاد نشده ای... اما از این احساس لذت می بری و گمان می کنی که می توانی بر آن مسلط شوی... اگر چند دقیقه به معشوق فکر کنی٬ چند دقیقه بعد را به او فکر نمی کنی... اما...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 22 مهرماه سال 1382 16:11
زیـن دو هزاران من و ما ای عجبــا من چه مــنم گـوش بــنه عــربده را ٬ دست مــنه بر دهـنم چونکه من از دست شدم در ره من شیشه منه ور بــنهی پــا بــنهم ٬ هـر چـه بـیابم شکنم تـلخ کـنی تـلخ شوم ٬ لطـف کـنی لطـف شوم با تو خوشست ای صنم لب شکر خوش ذقنم اصـل تـویی مـن چـه کسم؟ آیــنه ای در کـف تو هــر چـه نـمایی بـشوم ٬ آیــنه...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 20 مهرماه سال 1382 22:07
دلا مشتاق دیدارم٬ غریب و عاشق و مستم کنون عـزم لقا دارم ٬ من اینک رخت بر بسـتم تویــی قبلهٌ همه عالم ٬ ز قبــله رو نگـردانـم بدین قبله نماز آرم به هر وادی که من هســتم کرا جانی در این قالب و آنگه جز توام مذهب؟ که من از نیستی جانا بعشق تو برون جســتم بهر جا که روم بی تو یکی حرفیم بی معنـی چو هه دو چشم بگشادم٬ چو شین در...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 20 مهرماه سال 1382 00:21
نیمه شعبانتون مبارک زیاد تا ...... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ فیلم Insomnia نخ سوزن در سینما فرهنگ آما چسبید و چسباند.................................
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 18 مهرماه سال 1382 23:12
« مُد فقط شکلی از زشتی است که آن قدر غیر قابل تحمل است که مجبوریم هر شش ماه یک بار آن را عوض کنیم. » من با این نوع دید و برخورد با این مساله کلی حال کردم... هیچ بحثی هم با مخالفانش ندارم...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 17 مهرماه سال 1382 12:27
مادرم به من گفت اگر از سربازی شروع کنی روزی ژنرال می شوی... اگر از راهب بودن شروع کنی عاقبت پاپ می شوی... من نقاشی کردم و از بخت بد پیکاسو شدم... پابلو پیکاسو
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 15 مهرماه سال 1382 22:51
God gave you a gift of 86,400 seconds today. Have you used one to say "thank you" ?l
-
Breaking News
یکشنبه 13 مهرماه سال 1382 16:47
سینا بالاخره به زور ریشش و موهاشو زد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! هر کاری کردم نتونستم جلو خودمو بگیرم و اینجا در یک مکان عمومی نگم!!!!!!!!!!!!! آخه شده عین کله پاچه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 12 مهرماه سال 1382 00:00
The greatest thing in this world is not so much where we stand as in what direction we are moving
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 10 مهرماه سال 1382 07:10
خوب... بالاخره سینا هم وقتی هم که دید که همه شرایط جوره یعنی پارس آنلاین که نه بلاگ اسپات میره نه پرشین بلاگ... بلاگ اسکای هم که جا نمیده... و وقتی که مطمئن شد که من کیبورد فارسی بخر نیستم٬ تصمیمشو گرفت و وبلاگ نواز شد...... حالا نکته جالب اینجاست که دقیقا روزی که سینا تصمیم گرفت به هر صورتی شده شروع کنه به نوشتن و...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 8 مهرماه سال 1382 00:29
یارو میره خواستگاری... هی اصرار می کنه که دخترشونو می خواد... خانواده عروس میگن که نمیشه بابا اصلا دختر ما فعلا درس می خونه... یارو هم میگه خوب اشکال نداره... من میرم یه ساعت دیگه میام.............
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 6 مهرماه سال 1382 12:09
When faced with a challenge, look for a way, not a way out چشم؟؟؟
-
فتبارک ا... احسن الخالقین
جمعه 4 مهرماه سال 1382 15:54
من نمیدونم چند تا از شما ها تا حالا غار علیصدر رو دیدین... فقط می دونم که اگه تا حالا ندیدین که مثل خود من خیـــــــــــــــلی از دستتون رفته.... اگرم که دیدین که بازم برین ببینین.... من دیروز فقط تونستم نگاه کنم... اصلا وقت نکردم و نتونستم راجع بهش فکر کنم... اون قدر محو اووووووووووووون همه زیبایی و و و و .... شده...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 4 مهرماه سال 1382 00:30
آی ام بک وزیتی هوم... تومارو آی ویل بی ات یور سرویس ... (چون مد شده اینجوری نبشتم)
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 1 مهرماه سال 1382 23:19
اقرا باسم ربک الذی خلق خلق الانسان من علق اقرا و ربک الاکرم الذی علم بالقلم علم الانسان ما لم یعلم
-
شعری در ستایش اول مهر
دوشنبه 31 شهریورماه سال 1382 16:21
باز اول مهر شد و ستاره ها ور قلمبیدن... باز اول مهر شد و خورشید در اومد... گاو شکفت... پرنده ها فریاد زدند... قناری پر پر شد... گنجیشکا دوباره شروع کردن به گاز گرفتن... خندیدن... جغدا عو عو کردند... غازا مو مو کردند... درختا بازم پریدند... پریدند؟؟؟ نه خزیدند... گاو پیشونی سفید هم پیدا شد... آخه اون خیلی وقت بود گم...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 30 شهریورماه سال 1382 00:34
بـگفتم عـذر با دلبـر که بیگه بود و ترسیــدم جوابم داد کای زیرک٬ بگاهت را نیز هم دیدم بگفتم: روز بیگاهست و بس ره دور گفتا: رو بمن بنگر ٬ به ره منگر که من ره را نوردیـدم اگر عـقل خــلایق را همه بـر همــدگـر بنـدی نیاید سِـر لطف ما مگــر آن جان که بگـزیدم
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 27 شهریورماه سال 1382 19:07
Forget mistakes. Forget failures. Forget everything except what you are going to do now and do it. Today is your lucky day.