-
[ بدون عنوان ]
سه‌شنبه 21 مرداد‌ماه سال 1382 00:45
The fishermen know that the sea is dangerous and the storm terrible, but they have never found these dangers sufficient reasons for remaining ashore. Vincent Van Gogh
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 20 مرداد‌ماه سال 1382 00:22
اکثر کارهای مهم در جهان به دست مردمانی انجام گرفته که در تلاش خود، زمانی که به نظر می رسیده هیچ امیدی وجود ندارد، پایدار بوده اند. دیل کارنگی
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 18 مرداد‌ماه سال 1382 22:39
بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید در این عشق که مردید همه روح پذیرید بمیرید بمیرید وز این مرگ نترسید کز این خاک برآیید ٬ سماوات پذیرید بمیرید بمیرید وز این نفس ببرید که این نفس چو بندست و شما همچو اسیرید یکی تیشه بگیرید پی حفره زندان چو زندان بشکستید همه شاه و امیرید بمیرید بمیرید به پیش شه زیبا برِ شاه چو مردید همه شاه...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 17 مرداد‌ماه سال 1382 17:17
یارو میره سوار هواپیما میشه... همون از در که وارد شد یه جا میشینه... همینطور مسافر های دیگه هم میان سوار میشن... بعد یکی میاد میگه آقا اینجا جای ماست٬ لطفا پاشید از اینجا... اونم میگه از اینجا من تکون نمی خورم... یه کم بحث میکنن٬ می بینه که این مثل اینکه قرار نیست از اینجا تکون بخوره... میره مهمون دار رو میاره ولی...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 17 مرداد‌ماه سال 1382 00:09
What we need is a cup of undrestanding, a barrel of love and an ocean of patience. St. Francis de Sales
-
[ بدون عنوان ]
پنج‌شنبه 16 مرداد‌ماه سال 1382 00:34
خوشا آنون که سر از پا ندونند میان شعله خشک و تر ندونند کنشت و کعبه و بتخانه و دیر سرایی خالی از دلبر ندونند بابا طاهر
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1382 00:38
یادم رفت یه عکسم از اون پایین براتون بفرستم... بازم میگم که جاتون خیلی خالی بید.
-
[ بدون عنوان ]
سه‌شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1382 00:36
من امروز اینجا بودم. جاتون خالی.
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1382 05:34
Meditate. Live purely. Be quiet. Do your work with mastery. Like the moon, come out from behind the clouds! Shine. Buddha
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 12 مرداد‌ماه سال 1382 00:15
اگر انسان خود را آنگونه ببیند که خداوند او را می بیند٬ موجودی شود تابناک و بی زمان و بی تولد و بی مرگ...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 10 مرداد‌ماه سال 1382 19:05
بیستون کردن فرهاد نه کاری است شگفت شور شیرین به سر هر که فتد٬ کوهکن است همای شیرازی
-
[ بدون عنوان ]
پنج‌شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1382 19:12
Your most unhappy customers are your greatest source of learning. Bill Gates
-
[ بدون عنوان ]
پنج‌شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1382 00:22
تاریک ترین ساعت شب٬ ساعت قبل از طلوع خورشید است.
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 8 مرداد‌ماه سال 1382 14:08
جهان فانی و و باقی فدای شاهد و ساقی که سلطانی عالم را طفیل عشق می بینم
-
[ بدون عنوان ]
سه‌شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1382 14:04
خسته! باور نمی کنی از صبح تا حالا دارم یه بند جون می کنم... خیلی هم خسته ام. وقت خیلی کمه و چیزهای زیادی هست که من باید بهش برسم... خیلی هم خسته ام... از صبح تا حالا اینجا دراز کشیدم که علفها رو سر جاشون نگه دارم... سیبها رو چیدم ببینم شیرین هستن یا نه؟؟ انگشتهای پاهای هزار پا رو شمردم... به گنجشکها تذکر دادم که خیلی...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1382 15:22
In order to be irreplaceable one, you must always be different خوب؟
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 5 مرداد‌ماه سال 1382 10:28
سلام سلام صد تا سلام. عرضم به حضور انور همه شما بازدید کننده های محترم که ما باز یه مدت کوتاه تعطیل بودیم. البته این دفعه بر عکس بار گذشته٬ من از این تعطیلی بسی سود بردم که چراش بماند... ولی حالا که برگشتیم هم به علت تغییرات اساسی که بلاگ اسکای قراره بده٬ آرشیو دونی و نظر دونیمونو گفته که تا یه مدت نخواهیم داشت... ولی...
-
[ بدون عنوان ]
سه‌شنبه 31 تیر‌ماه سال 1382 16:40
ای زندگی تن و توانم همه تو جانی و دلی ای دل و جانم همه تو تو هستی من شدی از آنی همه من من نیست شدم در تو از آنم همه تو
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 29 تیر‌ماه سال 1382 23:43
غیرت معشوق اقتضا کرد که عاشق غیرِ او را دوست ندارد و به غیرِ او محتاج نشود، لا جرم خود عینِ همهٌ اشیاء کرد، تا هر چه را دوست دارد و به هر چه محتاج شود، او بود. غیرتش غیر در جهان نگذاشت لاجرم عینِ جمله اشیاء شد و هیچکس هیچ چیز را چنان دوست ندارد که خودش را. بدان اینجا که تو کیستی.
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 29 تیر‌ماه سال 1382 01:10
... هر بار انسان با خلوص نیت در راه ایمان قدم بردارد٬ قادر است به خداوند بپیوندد و معجزه ها بیافریند... خداوند هر چند که هزار نام دارد٬ ولی باید یکی را انتخاب کنیم و او را با آن نام بخوانیم...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 28 تیر‌ماه سال 1382 12:17
It is not our abilities that show what we truely are. It is our choices.
-
ماجرای یک فریزبی!
جمعه 27 تیر‌ماه سال 1382 19:58
یک فریزبی٬ از چرخیدن در هوا خسته شده بود... و درباره کارهای دیگری که می توانست بکند٬ کلی فکر کرد... دفعه بعد که او را به هوا پرتاب کردند٬ چرخی زد و از آنجا دور شد... رفت و رفت... رفت که شیشه عینک شود٬ اما کسی نمی توانست با آن جایی را ببیند... پس تصمیم گرفت که بشقاب پرنده شود٬ اما همه می دانستند که فریزبی است نه بشقاب...
-
[ بدون عنوان ]
پنج‌شنبه 26 تیر‌ماه سال 1382 09:33
من هم چون باهاتون موافق بودم٬ مطلبو عوض کردم... این خیلی خوشحاله که می بینتتون...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 25 تیر‌ماه سال 1382 16:11
همونطور که قبلا گفتم٬ چون می دونم که همه مشتریای اینجا بدون استثنا تُرکند٬ برای همین راحت میگم: به ترکه میگن اون کدوم پیامبر بود که حیوونا رو دسته دسته کرد و بردشون تو کشتی؟؟؟ میگه: ... امممم... فکر می کنم که حضرت یوگی بود!!!!!!!!!!! نکته دیگه اینکه تا چشمان مبارک بعضی از عزیزان ....... و از این حرفا٬ من تو وبلاگ بقیه...
-
[ بدون عنوان ]
سه‌شنبه 24 تیر‌ماه سال 1382 23:09
سلام سلام... ما برق نداشته بیدیم... اگه برق اومد٬ خدمت می رسم.
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 23 تیر‌ماه سال 1382 19:48
قبل از هر چیز باید خدمت اهالی محترم بلاگ اسپات و پرشین بلاگ عرض کنم که متاسفانه من به هیچ عنوان نمی تونم برم و به وبلاگهای قشنگشون سر بزنم.... خدا دست دشمنان اسلام رو از این اینترنت کوتاه کنه....... بعدشم اینکه جناب مهندس٬ با پشت سر گذاشتن یک صبح تا ظهر موفق٬ از ظهر تا عصری نشستن سگا بازی کردن... حالیشو بردن......
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 22 تیر‌ماه سال 1382 12:50
- یک در قدیمی چند بار محکم بسته می شود؟ بستگی دارد چقدر محکم آن را به هم بزنیم... - یک نان بین چند نفر تقسیم می شود؟؟ بستگی دارد که تکه های آن را به چه اندازه ببریم. - در یک روز خوب چقدر خوبی وجود دارد؟ بستگی دارد که چقدر خوب زندگی کنیم. - از یک دوست خوب چقدر محبت می بینم؟ بستگی دارد که چقدر به او محبت می کنیم.
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 21 تیر‌ماه سال 1382 00:32
عجب فیلمی بود... از خودم کِیف در وکردم... The 13th Warrior (سیزدهمین سلحشور)... خیلی توپ بید... نخ سوزن اینکه صدا هم چون دالبی بود... خیلی هیجان منتقل می کرد... خلاصه عوض اینهمه حرف زدن٬ پاشین برین یه کار مفید از خودتون نشون بدین و این فیلم رو ببینید.
-
[ بدون عنوان ]
پنج‌شنبه 19 تیر‌ماه سال 1382 12:17
مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم دیده سیرست مرا جان دلیرست مرا زهرهء شیرست مرا زُهرهء تابنده شدم گفت که دیوانه نه ای رو که از این خانه نه ای رفتم و دیوانه شدم سلسله بندنده شدم گفت که سر مست نه ای رو که از این دست نه ای رفتم و سرمست شدم وز طرب آکنده شدم گفت که تو کشته نه ای در طرب...
-
[ بدون عنوان ]
پنج‌شنبه 19 تیر‌ماه سال 1382 01:36
خدایا توبه!!!!!!