-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1384 01:43
آن شه موزون جهان عاشق موزون طلبد
-
خدایا
جمعه 18 آذر‌ماه سال 1384 07:22
دلتنگم و دیدار تو درمان من است بـی رنگ رُخـت زمـانه زندان من است در هیچ دلی مبـاد و بـر هیـچ تنی آن چز غم هجران تو بر جان من است
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 16 آذر‌ماه سال 1384 20:22
ربنا لا تُحملنا ما لا طاقة لنا به! آمین
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 14 آذر‌ماه سال 1384 01:30
شما مست نگشتید وزان باده نخوردید چه دانید٬ چه دانید که ما در چه شکاریم!!!!!!!!
-
جل الخالق!
پنج‌شنبه 10 آذر‌ماه سال 1384 14:11
این تکنولوژی دیگه شورشو در آورده!!! تور ۸ تا ۱۰ روزه ماه راه انداختن!!!!!! ۵ روز تو راه٬ حدودا ۵ روز هم اون رو بمونین!!!!!! از اینجا تا آمریکا بخوای بری ۲ روز تو راهی!! حالا ۵ روز رفت و برگشتت تا کره ماه میشه؟!؟!؟!؟ ۱۰۰ میلیون دلار نا قابل هم خرجشه!!! پایه این؟؟
-
[ بدون عنوان ]
سه‌شنبه 8 آذر‌ماه سال 1384 01:10
دلی کز تو سوزد چه باشد دوایش؟! چو تشنه تو باشد که باشد سقایش؟! چـو بیـمــار گـردد به بازار گردد دکــان تو جـویـد لـب قنـــد خــایــش
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 4 آذر‌ماه سال 1384 20:53
بر آن شدست دلم کآتشی بگیرانم که هر که او نمُرد پیش تو بمیرانم کمان عشق بدرانم که تا بداند عقل که بی نظیرم و سلطان بی نظیرانم که رفت در نظر تو که بی نظیر نشد مقام گنج شدست این نهاد ویرانم
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 29 آبان‌ماه سال 1384 08:48
مرا می بینی و در دم زیادت میکنی در دم تو را میبینم و میلم زیادت می شود هر دم بسامانم نمی پرسی نمی دانم چه سر داری به درمانم نمی کوشی نمی دانی مگر دردم نه راه است این که بگذاری مرا بر خاک و بگریزی گذاری آر و بازم پرس تا خاک رهت گردم ندارم دستت از دامن به جز در خاک وان دم هم که بر خاکم وان گردی بگیرد دامنت گردم فرو رفت...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 25 آبان‌ماه سال 1384 16:58
مراقب افکارت باش تبدیل به گفتار خواهند شد. مراقب گفتارت باش تبدیل به رفتار خواهند شد.
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 20 آبان‌ماه سال 1384 18:23
وه که جدا نمی شود نقش تو از خیال من
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 15 آبان‌ماه سال 1384 19:19
آمده ام که سـر نهـم عشق تو را به سر برم ور تو بگوییم که نی، نی شکنم شکر برم آمده ام چو عقل و جان از همه دیده ها نهان تا سوی جـان و دیدگـان مشعـله نظر برم آمده ام که ره زنـم بـر سر گنـج شــه زنـم آمـــده ام که زر بــرم ُ زر نبـرم خـبــر برم گـر شکنـد دل مـرا جـان بـدهــم به دلشکـن گــر ز سـرم کـلـه برد من ز میـان کمر...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 13 آبان‌ماه سال 1384 16:16
تیز دَوم٬ تیز دَوم تـــا به سواران برســــم نیست شوم٬ نیست شوم تا برِ جانان برسم به طرز غیر قابل مترقبه ای بلاگ اسکای عوض شد.... یعنی میشه گفت به تمام معنا تغییرات از خودش در وکرد!!!!!!! چون من نفص شب دیشب آپدیت کردم به راحتی و همه چی مثل قدیم بود!!! یهو امروز نه تنها همه چی عوض شده بود٬ بَتنها سیشتمش هم بکلی فرق...
-
[ بدون عنوان ]
پنج‌شنبه 12 آبان‌ماه سال 1384 00:25
من میگم اگه اینا رو جو بگیره اشتباهی هلال ماه رمضون رو به جای هلال ماه شوال ببینن چی؟؟؟ !!!!!!!!!!!
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 8 آبان‌ماه سال 1384 23:56
عالم همه اوست٬ آن که بیناست کجاست؟!
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 4 آبان‌ماه سال 1384 09:34
نام آن کس بر که مُرده از جمالش زنده شد گریه های جمله عالم در وصالش خنده شد یاد آن کس کن که چون خوبی او رویی نمود حسنهای جمله عالم حسن او را بنده شد جـملــه آب زندگــانی زیر تـخـتــش می رود هر که خورد از آب جویش تا ابد پاینده شد
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 2 آبان‌ماه سال 1384 01:44
لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار
-
[ بدون عنوان ]
پنج‌شنبه 28 مهر‌ماه سال 1384 23:19
ز آغاز عهدی کرده ام کین جان فدای شه کنم بشکسته بادا پشت جان گر عهد و پیمان بشکنم
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 24 مهر‌ماه سال 1384 18:33
هواخـواه تـو ام جـانـا و می دانـم که می دانی.... که هم نادیده می بینی و هم ننوشته می خوانی
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 23 مهر‌ماه سال 1384 02:18
دانی کف دست از چه بی موست؟؟ زیرا کف دست مو ندارد...!!
-
[ بدون عنوان ]
پنج‌شنبه 21 مهر‌ماه سال 1384 00:56
بی تو اگر به سر شدی٬ زیر جهان زبر شدی.................. بی تو به سر نمی شود... نمی شود مگه نه؟؟؟
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 16 مهر‌ماه سال 1384 22:58
ای زنـدگـی تـن و تـوانـم هـمــه تـــو جانی و دلی ای دل و جانم همه تو تو هستی من شدی٬ از آنی همه من من نیست شدم در تو از آنم همه تو سلام
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 15 مهر‌ماه سال 1384 21:04
اینجا رو راه بندازیم.... نخ؟؟؟؟
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 15 تیر‌ماه سال 1384 14:21
بالاخره این قضیه فیلترینگ مجبورم کرد که هم تنبلی رو کنار بذارم شاید و دات کامم رو راه بندازم٬ هم اینکه از بلاگ اسکای فوق العاده راحت٬ دل بکنم. علی هم که منتظر بود دهن باز کنم٬ هاستم رو دوباره فعال کرد... حالا کی واقعا وقت کنم راش بندازم نمی دونم!! ولی بالاخره میندازم. http://www.amirmassoud.com
-
[ بدون عنوان ]
پنج‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1384 20:00
زین دو هزاران من و ما ای عجبا من چه منم! گوش بده عربده را، دست منه بر دهنم چونکه من از دست شدم در ره من شیشه منه ور بنهی پا بنهم ، هر چه بیابم شکنم زانکه دلــم هر نفسی دنـگ خیال تـو بود گر طـربی در طـربم ، گر حـزنی در حـزنم تلـخ کنی تلـخ شوم ، لطف کنی لطف شوم با تو خوشست ای صنم لب شکر خوش ذقنم اصل تویی ، من چه کسم؟...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1384 01:45
پوشیده چـون جـان می روی انــدر میان جـان من سـرو خـرامـان منــی٬ ای رونق بستان من چون می روی بی من مرو ای جان جان بی تن مرو وز چشم من بیرون مشو٬ ای شعله تابان من هفـت آسمـان را بر درم٬ وز هفـت دریــا بـگــذرم چون دلبـرانه بنـگـری در جــان سرگـردان من تا آمـدی انــدر بـرم شـد کـفــر و ایـمــان چـاکـرم ای دیدن تو دین من...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1384 23:35
چه دانی تو که در باطن چه شاهی همنشین دارم رخ زریــن مـن منـگــر کـه پـای آهـنـیـن دارم
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1384 22:57
من از کی باک دارم؟! خاصه که یار با من از سوزنی چه ترسم؟! وان ذوالفقار با من کی خشک لب بمانم؟! کان جو مراست جویان کی غم خورد دل من؟! وان غمگسار با من تلخی چرا کشم من؟! من غرق قند و حلوا در من کجا رسد دی؟! وان نوبهار با من از تب چرا خروشم؟! عیسی طبیب هوشم وز سگ چرا هراسم؟ میر شکار با من در بزم چون نیایم؟ سـاقیم مـی...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1384 02:02
ای عاشقان ای عاشقان آنکـس که بیـنـد روی او شوریده گردد عقل او٬ آشفته گردد خوی او در عشق چون مجنون شود سرگشته چون گردون شود آنکو چنین رنجور شد نایافت شد داروی او
-
[ بدون عنوان ]
سه‌شنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1384 01:35
آب زنید راه را ...... آب زنید راه را ...... آب زنید راه را ...... آب زنید راه را ......
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1384 01:12
سیر نمی شوم ز تو، نیست جز این گناه من سیر مشو ز زحمتم، ای دو جهان پناه من سیر و ملول شد ز من خُنب و سقا و مشک تو تشنه تر است هر زمان ماهی آب خواه من در شکنید کوزه را، پاره کنید مشک را جانب بحر می روم ، پاک کنید راهِ من جانب بحر رو کزو موج صفا همی رسد غرقه نگر ز موجِ او خانه و خانقاهِ من آبِ حیات موج زد، دوش ز صحنِ...