سلام سلام...
ما برق نداشته بیدیم...
اگه برق اومد٬ خدمت می رسم.

قبل از هر چیز باید خدمت اهالی محترم بلاگ اسپات و پرشین بلاگ عرض کنم که متاسفانه من به هیچ عنوان نمی تونم برم و به وبلاگهای قشنگشون سر بزنم.... خدا دست دشمنان اسلام رو از این اینترنت کوتاه کنه.......

بعدشم اینکه جناب مهندس٬ با پشت سر گذاشتن یک صبح تا ظهر موفق٬ از ظهر تا عصری نشستن سگا بازی کردن... حالیشو بردن... خییییییییییییییییلی وقت بود (میشه گفت بیش از ۲ ۳ سال ) که بازی کامپیوتری نکرده بودن البته... ولی امروز چون یهو طی اتفاقات جالبی سگاشون درست شد نشستن و باااااااااااااااااازی کردن.... الانم دارن میرن فوتبال... جاتون خالی که ببینین چه میییییییکنه...


- یک در قدیمی چند بار محکم بسته می شود؟
  بستگی دارد چقدر محکم آن را به هم بزنیم...

- یک نان بین چند نفر تقسیم می شود؟؟
  بستگی دارد که تکه های آن را به چه اندازه ببریم.

- در یک روز خوب چقدر خوبی وجود دارد؟
  بستگی دارد که چقدر خوب زندگی کنیم.

- از یک دوست خوب چقدر محبت می بینم؟
  بستگی دارد که چقدر به او محبت می کنیم.

عجب فیلمی بود... از خودم کِیف در وکردم... The 13th Warrior (سیزدهمین سلحشور)... خیلی توپ بید... نخ سوزن اینکه صدا هم چون دالبی بود... خیلی هیجان منتقل می کرد... خلاصه عوض اینهمه حرف زدن٬ پاشین برین یه کار مفید از خودتون نشون بدین و این فیلم رو ببینید.

 

مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم                   دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم

دیده  سیرست  مرا  جان  دلیرست  مرا                     زهرهء شیرست  مرا زُهرهء تابنده  شدم

گفت که دیوانه نه ای رو که از این خانه نه ای               رفتم و دیوانه شدم سلسله بندنده شدم

گفت که سر مست نه ای رو که از این دست نه ای       رفتم و سرمست شدم وز طرب آکنده شدم

گفت که تو کشته نه ای در طرب آغشته نه ای             پیش رخ زنده کنش  کشته و آکنده شدم

گفت که:"تو زیرَککی، مست خیالی و شکی"              گول شدم، هول شدم، وز همه برکنده شدم

گفت که:"تو شمع شدی، قبلهً این جمع شدی"          شمع نیم، جمع نیم، دود پراکنده شدم

گفت که:" شیخی و سری، پیش رو و راه بری"            شیخ نیم، پیش نیم، امر ترا بنده شدم

گفت که:" با بال و پری ، من  پر و بالت  ندهم"            در هوس بال و پرش، بی پر و پر کنده شدم

چشمه خورشید  تویی  ، سایه گهِ  بید  منم             چونکه زدی بر سر من، پست و گدازنده شدم

تابش جان یافت دلم ، وا شد و بشکافت دلم              اطلس نو بافت دلم، دشمنِ این ژنده شدم

شکر   کند  کاغذ  تو   از  شکر  بی  حد  تو                کامد او در برِمن، با وی ماننده شدم

شکر کند چرخ فلک ، از مَلک و مٌلک و مَلَک                کز کرم و بخششِ او، نورِ پذیرنده شدم

از تو ام ای شهره قمر ، در من و در خود بنگر               کز اثر خنده تو  گلشنِ خندنده شدم

باش چو شطرنج روان، خامش و خود جمله زبان         کز رخ آن شاهِ جهان، فرّخ و فرخنده شدم

 

خدایا توبه!!!!!!

سلام سلام.
به علت پاره ای مشکلات فنی به وجود آمده٬ قرار شنبه به هم خورد.
اگه سوالی هم داشتید از خودم بپرسین... کس دیگه ای جوابگو نیست.
خسته نباشید.