من امروز حداقل ۱۵ ساعت تو ترافیک بودم از خونه به دانشگاه و بالعکس.... جاتون خالی که خیلی خوش گذشت...
فقط می خوام به طور مختصر کمی از قانون مسافر کشی ( نخشوزن مسافر کش خطی بگم)...
طبق قانون رسمی مسافر کشهای خطی٬ استفاده از پدال ترمز تا جایی که منجر به مرگ حتمی نشه٬ اجباری نیست... و بین پدالهای موجود٬ گاز حرف اول و آخر رو میزنه...( البته گاز گرفتن برای مسافران هم توصیه میشه که بتونن به اعصابشون مسلط شن )... استفاده از پدال گاز بسیار توصیه شده... و از اون به عنوان ترمز متعارف برای سایر ماشینها استفاده میشه... چه وقتی که کسی یا چیزی بیاد جلوشون که با گاز دادن بیشتر دورش میزنن٬ و چه جلوشون باز باشه که باز هم دورش میزنن ( بر وزن هر چه بگندد نمکش میزنند وای به روزی که بگندد نمکش میزنند)......... همینطور در آیین نامه خطی ها اومده که فاصله استاندارد در سرعتهای پایین با ماشین جلویی٬ از چند میلیمتر نباید بیشتر بشه و در سرعتهای بالا هم بستر از یک متر نشه..... در مواردی هم مشاهده شده که حتی این فواصل میلیمتری هم رعایت نشده و در عین نا باوری از زیر ماشین ها و عوابر محترم (جمع عابر) و در مواقعی دیده شده از توی ماشین جلویی عبور می کنند!!!!!!
در مورد دنده هم باید بگم که هر چه دسته بیل تر باشه٬ افتخارش بیشتره و این افتخار وقتی بیشتر میشه که مسافر بدبختی که وسط نشسته باید ملق بزنه تا آقای رارنده دنده عوض کنن...
اگه بازم سوال داشتین تا این کتاب قوانین دستمه بپرسین...
نظرات 12 + ارسال نظر
مونا شنبه 3 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 10:19 ب.ظ http://koorosh82.com

افرین خیلی خوب وضع ترافیک رو ترسیم کردی!

مصطفی یکشنبه 4 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 01:17 ق.ظ http://mocmousavi.persianblog.com

خیلی قشنگ ترافیک رو ترسیم کردی تا جائیکه من اصلا فکر کردم توی ترافیک این ها رو نوشتی
تو یک نابغه ای!!!البته از اون لحاظ!!!

علی یکشنبه 4 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 04:51 ق.ظ http://www.aliweblog.com

:))))‌ خیلی با مزه بود! در ضمن این عکس پیانیسته هم بی شباهت به حسین نیست:)

مهرانی... یکشنبه 4 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 07:14 ق.ظ http://www.mehranweblog.blogsky.com

خب... این درست.. ولی بهتره که خودت زودتر اعتراف کنی.. تایک موج شام علیهت راه ننداختم... آقای اینفرا رد...

!!!!!!!!!!!!!!!!! یکشنبه 4 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 10:26 ق.ظ

saint anger

جان؟؟؟؟؟؟

!!!!!!!!!!!!!!!!!!! یکشنبه 4 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 03:32 ب.ظ

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
S.O.A.D

سایه یکشنبه 4 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 04:41 ب.ظ

Ajab mosibatiye !!

سروش یکشنبه 4 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 08:40 ب.ظ http://soroosh.blogsky.com

به نظر من پدال کلاژ نقش مهمتری رو بازی میکنه....میگی نه؟ خب بگو نه!

امین دوشنبه 5 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 03:59 ق.ظ http://pilotkhaki.blogsky.com

مهران هیسسسسسسسسسسسس
منم دیدم ... به کسی نگی ها اگر ۲ تایی باشیم حتما شام میده البته فعلا که افطار ...
بعدشم ... بازم تو مصطفی ... دندوناتو با چی می شوری ؟!
سومندش که مسعود تو یه بابوقه هستی ....

دختر خاله دوشنبه 5 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 06:01 ق.ظ

هر کی ندونه من که میدونم که تو یه بابوقه نیستی و روزت هم خیلی مبارک و چه قدر خوب و مهربون تر تر شدی.

دختر خاله! اینا بیخود میگن اصلا!!!! بابوقه چی هست اصلا؟؟؟؟

امین دوشنبه 5 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 10:23 ق.ظ

من در مورد کلمه بابوقه باید توزیع بدم
من اول اومدم بنویسم نابوقه ... تحریف شده نابغه ... بعد به خاطر دیکتیشن قوی من شد بابوقه که دیدم بسیار مناسب حال مسعود هست :))

سارا سه‌شنبه 13 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 12:09 ب.ظ http://dailynotes.blogspot.com

آ ماشاللاه بابا!!!منم پریروز گیر یه خوش مرامش افتاده بودم که از ترس نمی تونستم بگم نگه داره که از ماشینش پیاده شم!!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد