از آتـش روی خـود انــدر دل عـالـم زن واتش ز دلم بستان بر چرخ منقّش زن
این جسم تو را از جان گر فرق کند جانم شمشیر بکف داری بر تارک فرقش زن
ای طـرّه پـر بنـدت بگـشـاده گــره ها را این یک گره دیگر بر زلف مـشـوش زن
در آتش تو نشستیم و دود شوق بر امد تو لحظه ای ننشستی تا آتشی بنشانی موفق باشی . به منهم سری بزن
:)
;) + :)
در آتش تو نشستیم و دود شوق بر امد
تو لحظه ای ننشستی تا آتشی بنشانی
موفق باشی . به منهم سری بزن
:)
;) + :)